کد مطلب:124765 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:183

برآیند صلح
فرصت سازی كه معاویه انجام داد، برای امام مجتبی علیه السلام انتخاب یكی از دو راه فراهم ساخت. یكی مقاومت بدون یاور در برابر معاویه كه به یقین منتهی به شهادت امام می شد. دوم امضای قراردادی كه اهداف امام حسن را به صورت نسبی تأمین نماید. امام مجتبی راه دوم برگزیده است كه موضع امام به طور طبیعی این سؤال را مطرح می سازد كه چرا حضرت راه اول را پیش نگرفت، مگر شهادت در راه دین فوز عظیم نیست و مگر خون شهید درخت دین را سرسبز نمی كند. و مگر بردارش حسین علیه السلام با انتخاب شهادت دین را جاوید نساخت، چرا این روش را امام مجتبی در پیش نگرفت؟!

در پاسخ این سؤال می توان گفت آرمان خواهی تا شهادت از برترین ارزشهای دینی بپا داشته است. لیكن این گونه نیست كه در هر



[ صفحه 170]



شرایط بتوان با كشته شدن درخت دین را سرسبز نمود، بلكه در فضاهای خاص چه بسا كشته شدن نیروهای هوادار حق، نتیجه مطلوب به بار نیآورد. زیرا اوضاع فرهنگی سیاسی ممكن است به گونه ای باشد خون كشته ها را لوث نماید. و دشمن با كشتن نیروهای حق و برپایی مراسم عزا به اهداف خویش برسد. و اصولا جنگ یا صلح هیچ كدام هدف نیستند، هر دو ابزارند برای رسیدن به هدف، گاهی اهداف با ستیز گاهی با نرمش حاصل می شود. موقعیت ها متفاوت است، در موقعیت سیاسی زمان امام مجتبی چنین پیش بینی خیلی دشوار نیست. زیرا تزویرها و فرصت سازی های معاویه به گونه ای پیچیده است كه اگر موفق به كشتن امام می شد و با تهاجم همگانی بزرگترین مانع را از پیش پای خود برداشته و سایر موانع را نیز هموار نموده، آنگاه با اهداف مهم دست یازی خواهد كرد. هدف اصلی تحریف دینی به نام دین بود. همان گونه كه نوشته شد دینی مانند دین مسیحیت از اسلام باقی می ماند. مانع اصلی كه همانند سد سترگ در برابر این هدف معاویه قد برافراشته بود، امام مجتبی علیه السلام و سیاست های حكیمانه وی می باشد. كه اگر این مانع برطرف شود معاویه خیلی آسان به اهداف خویش دستیازی خواهد نمود. و از فرهنگ آفرین های معاویه چنین چیزی مقدور بود، كه اگر معاویه امام مجتبی را به شهادت می رساند معلوم نبود اسلام از چنگال معاویه نجات یابد. زمان معاویه را نباید با زمان فرزندش یزید سنجید. امام حسین نیز ده سال گرفتار سیاست های معاویه بود، اما نهضتی مانند نهضت كربلا پدید نیآورد، زیرا نتایج پربار قیام در زمان معاویه پیش بینی نمی شد.



[ صفحه 171]



اما انتخاب راه دوم گرچه فرصت نسبی برای معاویه پدید آورد و بعد از مصالحه جولان های فراوانی به نمایش گذاشت و آن جنایات بزرگ بشری را پدیدار ساخت. لیكن اهداف معاویه بسیار فراتر از این ها بود. امام حسن علیه السلام با پیمان صلح زمینه آن اهداف را از بین برد و فرصت های آن گونه را از معاویه گرفت. اهداف معاویه دین سازی بود. كه با این دسیسه به ریشه اسلام تیشه بزند. مصالحه امام مجتبی رسواگر معاویه بود. معاویه با زیر پا نهادن پیمان صلح و با روشنگری ها كه امام مجتبی علیه السلام و یاران سترگش داشتند معاویه را از دست یازیدن به این اهداف شوم بازداشت. رفتاری كه معاویه پس از مصالحه در پیش گرفت عموما رسواگری بنی امیه را پدید آورد. رسواگری كه ولایت عهدی یزید را نامشروع جلوه كرد و زمینه قیام امام حسین علیه السلام و در نهایت سقوط بنی امیه را فراهم آورد. مصالحه حكمیانه امام مجتبی ضربه مهلكی بر معاویه فرود آورد. اگر چه فرصتهای كوتاه سلب نشد و معاویه در آن فرصت های كوتاه تا توانست جنایت كرد، لیكن این مقدار جنایت در كنار اهداف معاویه بسی حقیر است، كه كسی كه با ریشه دین در تعارض است سیاست هایش به این مقدار بسنده شود.

براین اساس اهداف كوتاه مدت را نمی توان در ردیف هدف اصلی معاویه نهاد. صلح مجتبی علیه السلام رسواگر سیاست های بنیادی معاویه و زمینه ساز قیام حسین علیه السلام شد. این دو زمینه سقوط بنی امیه را فراهم آوردند و بنی امیه با همه جنایات خویش افسانه تاریخ شدند. اگر صلح امام حسن نبود نه تنها از تشیع خبری نبود، كه خود امام حسن علیه السلام فرمود احدی از شیعه باقی نمی ماند، بلكه از اهل سنت هم



[ صفحه 172]



نام و نشانی نبود، زیرا دین كه دست بافت معاویه باشد غیر از دینی خواهد بود كه حتی اهل سنت به آن باور دارند. دینی به نام اسلام همانند دین مسیحیت كنونی كه به نام دین مسیح جاری است شكل می گرفت.

برآیند صلح امام مجتبی همانند برآیند ذوالفقار علی در بدر و حاد و خیبر بود. همانند برآیند جهاد امام حسین در كربلا بود. همانند برآیند خون شهیدان كربلا بود، آنان با خون درخت دین را بارور نمودند، ایشان با امضای قرارداد صلح. مركب امضای صلح! با خون شهیدان كربلا برابری می نماید. صلح امام حسن با قیام امام حسین همانند دو لبه یك قیچی هستند كه ریشه درخت و شجره ی خبیثه بنی امیه را قطع نمودند. و بعد از مدت كوتاه آن درخت باطل خشكید و نابود شد.